یا اباعبدالله...

جز مهر انتظار زخوبان نمی رود...

۱۱ مطلب با موضوع «حجاب و زنان» ثبت شده است

اگر خانومتون سیده است

آیه الله سعادت پرور را خیلی ها می شناسند. ایشان یکی از علمای اخلاق برجسته عصر ما بود که شاگردانی محضر فیض او را درک کردند. آیه الله سعادت پرور نسبت به خانواده توصیه می فرمود و تاکید می کرد که یکی از مسائلی که باعث پیشرفت سلوک معنوی شما می شود خدمت به خانواده است.
از سوی دیگر در منابع روایی و گفتار بزرگان دین ما نسبت به احترام به سادات اهتمام خاصی وجود دارد به گونه ای که این مساله و امثال آن را می توانید در سیره برخی بزرگان مانند امثال مرحوم آیه الله سیبویه و یا وصیت بزرگانی چون حاج شیخ حسنعلی نخودکی به صورت بسیار بارز و برجسته پیدا کنید.
 با توجه به این دو نکته این مساله روشن می شود که : کسانی که همسرشان سیده است و از خاندان پیامبر اکرم و ذریه مطهر او هستند جایگاه بسیار مهم و والایی دارند خصوصا برای کسانی که به دنبال راه های کوتاه و میانبر برای رسیدن به هدف سلوکی خودشان هستند..
 اینجا به حکایت عجیبی از آیت الله سعادت پرورد در این باره اشاره می کنیم:
ظاهراً بعد از ماه رمضان سال 1425 قمری فرمودند:
 شب بیست و چهارم ماه رمضان نصف شب گذشته بود که حضرت صدیقه طاهره فاطمه ی زهرا علیها السلام با یک هیبت و جلال و شکوهی بر من در حالی که لباس زردی به تن داشتند جلوه کردند و مطالبی فرمودند و چنین توجه دادند که جسارت به فرزندان ایشان جسارت به خود ایشان است و من برایم این نکته تداعی شد که اگر کسی خانم سیده ای را زد مثل آن است که به قنفذ (لعنه الله علیه) گفت بزن.
پس از آن مشاهدات تا یک ساعت بی قرار بودم و گریه امانم نمی داد از حالات حضرت صدیقه طاهره و آن حالی که بر من ظاهر شده بود.
پس از آن در جلسات خودشان در حالی که گریه می کردند این مشاهده را نقل می کردند و می فرمودند: من فکر کردم که این مطلب را به چه مناسبت به من فرمودند؟
شاید در میان رفقای ما کسی هست که با همسر سیده خود یا با فرزندان سید خود اینطور رفتار کرده است و می فرمودند در همه جلسات گفته ام که اگر چنین بوده است بر طرف شود.
ایشان می فرمودند: کسی که مادرش هم سید است حکم سید را دارد، به آنها هم نباید توهین و جسارت کرد چه رسد به زدن. همه این حالات و نکات را در یک حال انقلاب عجیبی می فرمودند و اشک از چشم مبارکشان می ریخت.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید

جایگاه و تشکیلات زنان

داشتم به تشکیلات زنانه فکر می کردم

سبک زندگی ای که با وجود اون ممکن و حتی عادی بود که یه خانواده بتونه 8-9 تا یا بیشتر بچه داشته باشه...

جامعه ی زنانه ای که جدا از جامعه ی مردانه بود و ارزش های خودش رو داشت

موازی با اون

و این دو جامعه فقط یک جاهایی با هم همپوشانی داشتند

خانم ها به هم سر میزدند،

به هم کمک می کردند،

تفریحات خودشون رو داشتند

گرچه آسیب هایی هم داشت ولی آسیب ذاتی نبود

بچه ها تو خونه مسئولیت داشتند و هم کمک می کردند

هم باعث میشد با جربزه بار بیان؛

این که نظام خانواده از هم پاشیده که به همین سادگیا نیست...

قبلش این ساختارها پوسیده

زن جایگاه خودش رو از دست داده

خانواده هم که حول محور زنه

اونایی هم که نگه داشتن، به سختی دارن جهاد می کنن واقعا

جایگاه زن ، جایگاه زن که می گیم خب این جایگاه کجاست؟

توی جامعه ی مردانه با ارزش ها و هنجار های مردانه که نیست

توی یک جامعه ی زنانه با ارزش های زنانه است

این که ما تصور می کنیم در گذشته زن ها خانه نشین بودند به اون معنا که با جامعه در ارتباط نبودند، اشتباه و القائاته

زن ها با جامعه ی خودشون در ارتباط بودند

نقص هایی هم بوده..

همون طوری که تو جامعه ی مردها بوده....

توی جامعه ی زن ها بیشتر بوده لابد جدا هم نبوده اند

ولی قاطی نمیشده اند!

این مهمه

مرج البحرین یلتقیان...

حالا این جامعه ی زنانه

بنابه دلایلی که میدونیم زیاد نیاز به بروز و ظهور نداشته

چون از زن تشکیل شده و ذات زن ها زیاد نیاز به بروز و ظهور نداره

اگر معتقدیم حضرت زهرا س کامل ترین الگوی یک زنه

و"امنا فاطمه لیله القدر"

                ...

 واقعا الان خیلی زن ها هستن که می خوان خانواده رو حفظ کنن،

میخوان ارزش های زنانه رو حفظ کنن. .

ولی یا نمی تونن یا سخته

چون اون زیرساخت ها از بین رفته

یا مثلا محافل درس زنانه

(اگه اشتباه نکنم مثل حضرت زهرا س)

یا مجالس شعر زنانه (مثل حضرت زینب س)

تا همین یه کم پیش هم بوده..

گرچه شاید از لحاظ کیفیت خیلی افت کرده بوده

ولی ساختارش بوده

شاید چیزی شبیه جلسات قرآن و دعای خانم ها که الان فرمالیته شده

شما هر کاری هم بکنی، نمی تونی توی یک جامعه ی قاطی(!) ارزش های زنانه ی هم سطح با ارزش های مردانه حاکم کنی

چون ارزش های مردانه زمخت تره و قابل لمس تره و ارزشهای زنانه نرم تره

بالاخره اونا بیشتر به چشم میان و قدر زن مشخص نمیشه (و ما ادراک ما لیله القدر) چون ذاتش مخفیه

چیزایی مثل حیا

و از خود گذشتگی

که اگه اعلام بشه منافات با ذاتشون داره

البته خدا میدونه

جامعه داره به سمت قدرت نرم و هی نرم و نرمتر شدن پیش میره..

شاید یه روز بشه..


پیامک نوشته ای از دوستم و.ه

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید

زنان همیشه دسته گل به آب داده اند

زنان همیشه دسته گل به آب داده اند
یکبار در نیل و بار دیگر در اروند...
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید

تلنگر!

تو سرویس بهداشتى بودم، یه دختره با آرایش غلیظ کمى اونطرف تر وایساده بود.
خسته بودم
یه مشت آب ریختم رو صورتم و بعد یه مشت دیگه!
یک صدایی هم درآوردم ناشی از کیف کردن و رفع خستگی!
دختره یه نگام کرد و گفت:
خوش به حالت به صورتت آب زدی!
نگاش کردم و هیچی نتونستم بگم،
فقط یه لبخند زدم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید

نوعروس

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید

امر به معروف با چشـــم ها


مثل هر روز خسته از دانشگاه بر می گشتم و توی پیاده روی شلوغی که سوسوی چراغ های تبلیغاتی مغازه هاش چشم عابر ها رو خیره می کرد با سلابت و سر بلند بدون توجه به افرادی که از کنارم رد می شدند به سمت خونه می رفتم که یکدفعه پیاده روی شلوغ در نقطه ای کچل شد و حس ششمم بهم گفت یکی داره نگاهت می کنه. چشام رو چرخوندم و نگاهم گره خورد به نگاه دختر خانمی که حسابی بزک کرده بود و حجاب مناسبی نداشت و روسریش رو شل کرده بود و دنبال نگاهی می گشت که نگاهش کنه.
نمیدونم چی شد یاد حدیث پیامبر(ص) افتادم که فرمودند: «اگر کسی برسد به ناموس مردمی که در کوچه رد می شود به حرمت حرف خداچشمش را زمین بگذارد، خداوند به آنچه در کره ی زمین خلق کرده است،به ملائک می گوید برایش ثواب بنویسند» افتادم و چشمام رو ازش برداشتم و خیره کردم به سنگ فرش پیاده رو. به چند قدمی دختر بدحجاب که رسیدم و دوباره چشمام رو بالا گرفتم و چشمام رو به نقطه ای دور خیره کردم ولی با گوشه چشمام حواسم بهش بود که متوجه شدم تند تند داره موهاش رو میده عقب و روسریش رو سفت می کنه...
فهمیدم ناخواسته با حفظ نگاهم باعث شده بودم اون دختر بد حجاب متوجه اشتباهش بشه و حجابش رو درست کنه. امر به معروف حتماً نباید زبانی باشه بلکه با اعمال و رفتارمون هم میتونیم امر به معروف کنیم...
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید

مصاحبه با همسر مقام معظم رهبری

نظر همسر مقام معظم رهبری درباره حجاب، خانه داری و تجملات

به نظر من «بهترین پوشش برای خارج از منزل،چادر،میباشد» البته شرعا پوشیدن انواع دیگر پوشش در صورتی که بدن را کامل بپوشاند و جذب و تنگ نباشد اشکالی ندارد.اما به طور کلی چادر ترجیح دارد.

گرچه معمولا خسته از کار روزانه می باشند اما سعی دارند تا جو خانه را از مشکلات محیط کارشان به دور نگهدارند. سالهاست که ما اشیای تجملاتی را به خانه مان راه نداده ایم.زیبایی خوب است اما نباید خودمان را درگیرزندگی تجملاتی بکنیم.ما در خانه مان دکوراسیون به معنای متداول آن،فرشها و پرده های قیمتی،مبلمان و غیره نداریم.


لطفا کمی در مورد زندگیتان، طی دوران قیام اسلامی علیه شاه صحبت بفرمایید:

آن زمان دوران مشقت باری بود و امتحان الهی بود و من خودم را برای تمام مشکلات ممکن آماده کرده بودم و هرگز درباره هیچ چیز لب به شکوه نگشودم. یادم می آید که طی اولین ماههای بعد از ازدواجمان،یک روز همسرم از من پرسید:اگر من دستگیر شوم تو چه احساسی خواهی داشت؟این سوال غیر منتظره ای بود و من ابتدا خیلی ناراحت و آزرده خاطر شدم،اما ایشان آنقدر درباره درگیری،خطرات و مشکلاتش و وظیفه همه افراد در این رابطه صحبت فرمودند که کاملا مرا قانع کردند.

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سید

یک زن هنرمند با حجاب چه کسی است؟

گفتم: اگر گفتی یک زن هنرمند باحجاب چه کسی است؟

جواب داد: این که خیلی ساده است! کسی است که حجاب خود را کاملا حفظ کند، تا مچ دست او پوشیده باشد، زیر چانه اش مخفی باشد، زیبایی های صورتش را آشکار نکند، فراز و نشیب اندامش در لابه لای لباس مخفی بماند و ...

گفتم: صبر کن! این ها که گفتی حدود حجاب است. دوباره سوال می کنم: اگر گفتی یک زن هنرمند باحجاب کیست؟

گفت: حتما می گویید چادر سرش کند،...، پاهایش را طوری به زمین نزند که زیبایی هایش را جلوه بدهد، با ناز و اطوار راه نرود و با حیا راه برود.

گفتم: یک زن هنرمند باحجاب، «نامحرم زدا» است. در قرآن هم اصطلاح «محصن» برای او به کار رفته است. یعنی قلعه ای دارد که کسی به  او نمی تواند نزدیک شود.

اینها که گفتی بخشی از نامحرم زدایی بود. اما یک زن هنرمند کسی است که از ابهّت و هیبت او هرگز نامحرم جرأت نمی کند به او نزدیک شود و تقاضایی را مطرح کند و یا درباره ی او در فکرش برنامه ریزی کند.نامحرم زدایی را ما زن ها خوب بلد هستیم.

در این صورت به او می گویند «عفیف».عرب ها به صدفی که درونش مرواریدی را پنهان کرده، می گویند: عفَّ. یعنی این صدف، مروارید را به تو نمی دهد مگر آن را بشکنی. آنقدر محکم در درونش مروارید را پنهان می کند که هرگز نمی توانید آن را از دل صدف بکشید بیرون. مگر این که صدف را بشکنید. این حالت را عربها می گویند: عفَّ. یعنی صدف از دست درازی کردن به مرواریدش جلوگیری کرد.

وجود زن از مرواریدهای عالم گران قیمت تر است. حالا اگر زنی وجودش را از دست نامحرم حفط کند، می شود عفیف.


تلخیصی از کتاب قرار-طاهره همیز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید....

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید.... 


نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى سیاهى چادرم، دل مردهایى که چشمشان به دنبال خوش‏رنگ‏ترین زن‏هاست را مى‏زند.

نمى‏دانید چقدر لذت‏بخش است وقتى وارد مغازه‏اى مى‏شوم و مى‏پرسم: آقا! اینا قیمتش چنده؟ و فروشنده جوابم را نمى‏دهد؛ دوباره مى‏پرسم: آقا! اینا چنده؟ فروشنده که محو موهاى مش‏کرده و آرایش زن دیگرى است و حالش دگرگون شده ، من را اصلاً نمى‏بیند. باز هم سؤالم بى‏جواب مى‏ماند و من، خوشحال، از مغازه بیرون مى‏آیم.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى مردهایى که به خیابان مى‏آیند تا لذت ببرند، ذره‏اى به تو محل نمى‏گذارند و نگاهت نمیکنند .

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى شاد و سرخوش، در خیابان قدم مى‏زنید؛ در حالى که دغدغه این را ندارید که شاید گوشه‏اى از آرایشتان ، پاک شده باشد و مجبور نیستید خود را با دلهره، به نزدیک‏ترین محل امن برسانید تا هر چه زودتر، زیبایى خود را کنترل کنید؛ زیبایى از دست رفته‏تان را به صورتتان باز گردانید و خود را جبران کنید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى در خیابان و دانشگاه و... راه مى‏روید و صد قافله دل کثیف، همره شما نیست.

نمی دانید، چه لذتى دارد وقتى جولانگاه نظرهاى ناپاک و افکار پلید مردان شهرتان نیستید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى کرم سر قلاب ماهى‏گیرى شیطان براى به دام انداختن مردان شهر نیستید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد وقتى مى‏بینى که مى‏توانى اطاعت خدایت را بکنى؛ نه هوایت را.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانیدچه لذتى دارد وقتى در خیابان راه مى‏روید؛ در حالى که یک عروسک متحرک نیستید؛ یک انسان رهگذرید.

نمى‏دانید؛ واقعاً نمى‏دانید چه لذتى دارد این حجاب!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید

چادر یادگار مادرم زهرا (سلام الله علیها)

دخترک رو به من کرد و گفت : واقعا آقا ؟!

گفتم: ببخشید چی واقعا ؟!

گفت: واقعا شما بچه بسیجی ها از دخترای چادر به سر بیشتر از ما خوشتون میاد !

گفتم: بله

گفت: اگه آره، پس چرا پسرایی که از ما ها خوششون میاد از کنار ما که میگذرند محو ما میشن، ولی همین خود تو و امثال تو از چند متری یه دختر چادری که رد میشید فقط سر پایین میندازید و رد میشید !

گفتم: آره راست میگی ، سر پایین انداختن کمه !

گفت: کمه ؟ ببخشید متوجه نمیشم ؟

گفتم: برای تعظیم مقابل حجاب حضرت زهرا(س) باید زانو زد حقا که سر پایین انداختن کمه ..!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید

درس ‌دختر چادری ‌به ‌بازیگران زن‌ روی ‌فرش‌ قرمز در جشنواره فجر+تصویر

حضور دختر خردسال سید محمود رضوی از تهیه کنندگان سینمای ایران، با چادری زیبا از حواشی افتتاحیه جشنواره فیلم فجر بود. چادری که زیبایی و شکوه خاصی به صورت معصوم این دختربچه بخشیده است، درسی بزرگ برای بازیگران مانکن زن سینمای ایران است که متاسفانه روی فرش قرمز جشن سینمای انقلاب اسلامی با ظاهری نامناسب ایستاده بودند.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید