خوشا به حال شماها که شاعرى بلدید
آنچه در اینجا به عنوان حدیث کِسا نقل مى شود، حدیث مشروح و مفصلى است که برابر روایتى، خواندن آن به این نحو، داراى پاداش و آثار و برکات فراوانى است. و در ذیل آن آمده است: «در هر محفلى که شیعیان و علاقه مندان ما این حدیث را بخوانند، رحمت الهى بر آنان نازل مىشود، فرشتگان براى آنها استغفار مى کنند، اندوهِ غم زدگان برطرف مى شود و حاجات روا خواهد شد».
این حدیث نخستین بار در کتاب «منتخب طریحى» (متوفاى ۱۰۸۵) از علماى قرن یازدهم آمده است. محدّث بزرگوار مرحوم حاج شیخ عباس قمى در منتهى الآمال، در شرح زندگانى امام حسین(علیه السلام) پس از بیان این نکته که «حدیث اجتماع خمسه طیبه(علیهم السلام)» تحت کِسا از احادیث متواتره است، مى نویسد: «اما حدیث معروف به حدیث کسا که در زمان ما شایع است، به این کیفیّت در کتب معتبر و معروف و اصول حدیث و مجامع متقنه محدّثین دیده نشده، مى توان گفت از خصایص کتاب «منتخب» است».
از این رو، جناب ایشان آن را در مفاتیح الجنان نیاورده است و ناشران برخلاف میل آن بزرگوار آن را در پایان مفاتیح اضافه کرده اند. پس از کتاب «منتخب»، این حدیث در کتاب «عوالم» آمده است. صاحب کتاب عوالم (شیخ عبدالله بحرانى) از شاگردان مرحوم علاّمه مجلسى و از علماى قرن دوازدهم است. در این کتاب براى این حدیث سندى ذکر کرده است که از جهاتى جاى تأمل دارد: الف) سند این حدیث مطابق نسخه خطى موجود در کتابخانه یزد، در متن کتاب نبوده است، بلکه در حاشیه آن آمده است و خط آن نیز با خطّ متن که دست خطّ صاحب عوالم است، متفاوت مى باشد. ب) برخى از افراد سلسله سند، حدود هشتاد سال با یکدیگر فاصله دارند که قاعدتاً یکى از آنها نمى تواند از دیگرى نقل حدیث نماید. ج) بعضى از افراد این سند در کتب رجالى توثیق نشده اند.
ولى از آنجا که محتواى حدیث اشکال خاصّى ندارد و بعضى از علما به قرائت آن اهمیّت مى دادند و با توجه به «احادیث من بلغ» مى توان آن را به «قصد رجا» و به امید برآورده شدن حاجات خواند.[۲]
.......................................................................................
پینوشتها:
این مطلب به نقل از کتاب مفاتیح نوین میباشد.
[۱] سوره احزاب، آیه ۳۳. (براى آگاهى از این حدیث، و شأن نزول آیه تطهیر، به تفسیر نمونه، جلد ۱۷، صفحه ۲۹۷-۳۰۳، مراجعه فرمایید).
[۲] عوالم العلوم والمعارف، جلد ۱۱، صفحه ۶۳۸-۶۴۲.
اگر دل به دل راه دارد
پس هنوز
دل من دل نشده است..!!
مادرم کرده سفارش که بگو اول ماه :
به اَبی اَنتَ وَ اُمی یا اَباعَبدِالله. . .
دیگر حرف
دوست داشتن تو نیست
ماجرا به
دوست نداشتنت رسیده؛
که نمی شود...
که نمی توانم..!
در همایشی به حضار گفته شد اسم خود را روی بادکنکی بنویسید. همه اینکار را کردند، سپس همه بادکنک ها را جمع نموده به اتاقی دیگر بردند .آن گاه اعلام کردند که هرکس بادکنک خود را ظرف ۵ دقیقه پیدا کند.
همه به سمت اتاق مذکور رفتند و با شتاب و هرج و مرج به دنبال بادکنک خود گشتند ولی هیچکس موفق به پیدا کردن بادکنک خود نشد. چون نتیجه ای حاصل نشد این بار اعلام کردند هر کس بادکنکی را بر دارد به صاحبش برساند .